در راه مانده...

در راه مانده...
به زودی آدرس وبلاگ تبدیل می شود به
ebnolsabil.ir

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۲ مهر ۹۳، ۱۲:۱۶ - سید مرتضی
    ---

۶۷ مطلب با موضوع «اهل بیت» ثبت شده است


برای آمدن به کربلا
استخاره
کردند بد
آمد رفتند..!
یعقوب کربلا
۲۵ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۵۹ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
دنیا تصویری دیگر از کربلا ست
منتظر باز مانده ای کربلا.

برای لبیک گفتن

یعقوب کربلا
۲۵ شهریور ۹۲ ، ۱۱:۳۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر


حسرت آب بر دلش ماند
سرداب مرحمی بر دلش شد

حرم سقا




یعقوب کربلا
۱۶ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۲۵ موافقین ۵ مخالفین ۰ ۹ نظر


دلم دیگر تحمل این همه دوری را ندارد
امشب با پای دلم زائر کویت میشوم
دو رکعت نماز میخوانم

یعقوب کربلا
۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۹:۵۶ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۹ نظر
گهواره تکان میخورد

رجز گریه شش ماه که میگفت
 هنوز هم که هنوز هست
کسی هست کاری بکند

یعقوب کربلا
۰۷ شهریور ۹۲ ، ۲۱:۴۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳ نظر
خدا در دل حسین 
نامید نام سقا را..

یعقوب کربلا
۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۴۰ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر
مشک سوراخ شد
آسمان چرا..؟
 بعض کرده



یعقوب کربلا
۰۷ شهریور ۹۲ ، ۱۳:۱۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

این را فقط شیعه می فهمد........

پرچم عباس روی حرم زینب...

یعقوب کربلا
۱۵ مرداد ۹۲ ، ۲۲:۰۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۵ نظر

من را گدای عباس بنویسید.. 

پ.ن:

شبهای قدر گدای عباس میشوم



یعقوب کربلا
۰۵ مرداد ۹۲ ، ۲۱:۴۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

امشب ساقی کاسه ها را

پر میکند تا مست تو شویم..

پ.ن:

یاحسین


یعقوب کربلا
۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۱۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر

حسین با محبتش

دل عطش زده همه را

سیراب کرد

یعقوب کربلا
۰۵ مرداد ۹۲ ، ۱۲:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۵ نظر

اشک های من در روضه ات

از روی خجالت است..

پ.ن: گناه خجالت زده ام کرده


یعقوب کربلا
۰۵ مرداد ۹۲ ، ۰۱:۳۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر

دلم در روضه

راه عرش را پیدا کرد..


یعقوب کربلا
۰۴ مرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۷ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

تیری که استخوان عباس را شکست

ان تیر را به حنجره پسر زدند..

یعقوب کربلا
۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
حیای دستان عباس
دست خالی نتوانست بیاید
دستها را تو ی صحرا افتاده..
یعقوب کربلا
۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۱۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر
با گریه صحبت میکرد زیر لب هایش
گریه بس کن دیگه طاقت ندارم.
آب نمی اید..

یعقوب کربلا
۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۷:۰۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

جواب آب خواستن

تیره سه شعبه نبود..

یعقوب کربلا
۰۴ مرداد ۹۲ ، ۰۶:۵۸ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

بغض همیشگی دلم شده.

کربلا به روضه هم نمی کشد.. 



یعقوب کربلا
۰۱ مرداد ۹۲ ، ۱۴:۰۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

این شبها دلم دارد

 به دایره حسین یا زینب می رود

پ.ن:

خارج از اینها نیست


یعقوب کربلا
۳۱ تیر ۹۲ ، ۲۰:۲۲ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

 اگر من را، تنها هم جهنم ببری، آن‌جا هم تو را می‌خوانم.

پ.ن:

شرح دعای ابوحمزه ثمالی


یعقوب کربلا
۳۱ تیر ۹۲ ، ۱۹:۴۶ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۲ نظر

تیر هاو شمشیرها دیگر شرم حیا نداشتن..

پ.ن:

یاحسین

یعقوب کربلا
۳۱ تیر ۹۲ ، ۱۹:۲۵ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

تنها عشقی که هنوز در دل مانده برایم

عشق حسین است

یعقوب کربلا
۳۱ تیر ۹۲ ، ۰۹:۵۳ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۵ نظر

کاش عشق را نشان میدادی

تا این قدر با این کلمه بازی نکنیم..

پ.ن:

عشق را باید از عباس یاد گرفت


یعقوب کربلا
۳۰ تیر ۹۲ ، ۰۶:۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
صد شکر که بی روضه مناجات نکردم...
یعقوب کربلا
۲۵ تیر ۹۲ ، ۱۷:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳ نظر
هیئت
مکتب زینب (س) شناسی ماست
یعقوب کربلا
۲۱ تیر ۹۲ ، ۱۹:۳۳ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر
دلم بدجور به دلت گره خورده...
دعای شب های قدر را هم از حالا آماده کرده ام
شب های قدر مکتوب می آورمش
 تا پدرت علی امضاء کند:
که همیشه با تو باشم
" حسین جان "

پ.ن:
1. دل من جذب آدم های اینجا شده
شب قدر دلم را از این آدم ها جدا کن و برای خودت بردار آقای من...
2. پسر فاطمه (س) ، خدا عشق را داد تا خرج تو کنیم...
یعقوب کربلا
۲۰ تیر ۹۲ ، ۰۶:۱۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۴ نظر

هوای دلم این روزها نفس گیر شده است

بدون تو.. !

پ.ن:

1.خدا از تو خبر دارد من بی خبر..

2.این دل همه جا می رود...

جمکران.قم.مشهد اما

کربلاست داغ این دل..

یعقوب کربلا
۱۸ تیر ۹۲ ، ۱۸:۲۸ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹ نظر

دلت را با محبت علی
از مرکب هوس پیاده کن!


 

یعقوب کربلا
۱۴ تیر ۹۲ ، ۱۷:۵۰ موافقین ۸ مخالفین ۰ ۸ نظر


آسمان هم تشنه شده بود

خون اصغرآسمان را سیر کرد..

 

یعقوب کربلا
۱۳ تیر ۹۲ ، ۱۹:۱۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۴ نظر

ای کاش اطلا

شام وجود نداشت...

 

از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:« بزرگترین مصیبت شما در سفر کربلا در کجا بود؟»
در پاسخ سه بار فرمود:« شام، شام، شام.»
و نیز فرمود:« ای کاش هرگز نگاهم به دمشق نمی‌افتاد.»

امام سجاد علیه السلام در روایتی فرمود:« در شام هفت مصیبت بر ما وارد شد که از آغاز اسارت تا آخر نظیرشان را ندیدیم:

۱- سربازان یزید ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کرده بودند و به ما سرنیزه می‌زدند.
۲- سرهای شهدا را در میان زن‌ها گذاشتند. سر پدرم و عمویم، عباس، را در برابر چشم‌ عمه‌هایم، زینب و ام کلثوم، قرار دادند و سر برادرم، علی اکبر، و پسر عمویم، قاسم، را در برابر چشم سکینه و فاطمه. سربازان با سرها بازی می کردند؛ گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم شتران می رفت.

۳- زنان شامی از بالای بام‌ها آب و آتش به سوی ما می‌ریختند. یک بار آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. آتش عمامه و سرم را سوزاند.
۴- از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار، ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم گردش دادند و گفتند:« ای مردم، اینها را بکشید که در اسلام هیچ احترامی ندارند.»
۵- ما را به ریسمانی بستند و از مقابل خانه های یهود و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند:«اینها همان هایی هستند که پدرشان پدران شما را (در جنگ های خیبر و. . . .) کشته و خانه های آنها را ویران کرده‌اند. امروز انتقام آنها را از اینها بگیرید. آنها هم هر چه خواستند خاک و سنگ و چوب به سوی ما پرت کردند، و پیرزنی یهودی به سر امام حسین علیه السلام سنگ زد.
۶- ما را به بازار برده‌فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی تقدیر خداوند چیز دیگری بود.

۷- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت. روزها از گرما و شب‌ها از سرما در امان نبودیم و همواره از تشنگی و گرسنگی و ترس از مرگ در اضطراب به سر می‌بردیم.

منابع:
عنوان الکلام فشارکی، ص۱۱۸, ریاض الاحزان، ص۱۰۸, تذکرةالشهداء، ص۴۱۲

یعقوب کربلا
۱۲ تیر ۹۲ ، ۰۶:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر