امام علی علیه السلام :
کُن فِی الفِتنَه کابنِ اللَّبونِ لا ظَهرَ فَیَرکَبَ و لا ضَرعَ فیَحلَبَ؛
در فتنه ها همچون شتر دو ساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش را دوشند
نهج البلاغه، حکمت 1
کُن فِی الفِتنَه کابنِ اللَّبونِ لا ظَهرَ فَیَرکَبَ و لا ضَرعَ فیَحلَبَ؛
در فتنه ها همچون شتر دو ساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش را دوشند
پیامبرخدا:
هرگاه بنده وضو گیرد
گناهانش همچنون
برگ های این درخت
فرو می ریزد
شخصی محضر مبارک حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب شد و گفت:
من از انجام نماز شب محروم مانده ام؟ حضرت در پاسخ او فرمود:
تو مردی هستی که...
اصبغ بن نباته از یاران باوفاى حضرت على علیه السلام است ، او مى گوید: امیرالمؤ منین در زمین نجف نشسته بود که به اطرافیان خود فرمود:
چه کسى آنچه من مى بینم مى بیند؟ مردم گفتند، اى چشم بیناى خدا در میان بندگان خدا چه مى بینى ؟ فرمود:
شترى را مى بینم که جنازه اى را مى آورد و دو مرد که یکى از عقب و دیگرى از جلو آن حیوان را حرکت مى دهند و بعد از سه روز به نزد شما خواهند آمد!
بعد از سه روز همچنانکه حضرت خبر داده بود وارد شدند و پس از تحیت حضرت فرمود: شما کیستید؟ از کجا مى آئید و این جنازه کیست ؟ و براى چه آمده اید؟
گفتند: ما اهل یمن هستیم ، و این جنازه پدر ماست ، هنگام مرگ وصیت کرد که پس از غسل و کفن و نماز، مرا بر شترم بگذارید و در عراق در نیزار کوفه (نجف ) به خاک بسپارید.
حضرت فرمود: آیا از او پرسیدید چرا؟ گفتند: آرى ، جواب داد: چون در آن مکان مردى به خاک سپرده مى شود که اگر روز قیامت براى تمام اهل محشر شفاعت کند پذیرفته خواهد شد!
در این هنگام حضرت على علیه السلام از جا برخواست و فرمود:
راست گفت ، به خدا قسم که منم آن مرد.
بحار,جلد۳۱, ص ۳۵۷
قنبر غلام حضرت علی علیه السلام می گوید: نزد امیرالمومنین علیه السلام بودم که مردی وارد شد و گفت :
ای امیرالمومنین! میل به خربزه دارم.
حضرت علی علیه السلام به من فرمودند که خربزه ای بخرم؛ در همی به من دادند و من سه عدد خربزه خریدم.وقتی یکی از آنها را بریدم، دیدم تلخ است؛ عرض کردم : ای امیرالمومنین! تلخ است.
فرمود : آن را دور بینداز که از آتش است و به سوی آتش می رود.
خربزه دوم را بریدم که ترش بود. عرض کردم: ای امیرالمومنین! ترش است.
فرمود: آن را دور بینداز که از آتش است و به سوی آتش می رود.
خربزه سوم را نیز بریدم که کرم آلود بود. عرض کردم: ای امیرالمومنین! کرم زده است.
فرمود : آن را نیز دور بینداز که از آتش است و به سوی آتش بر می گردد.
باز درهمی به من داد تا خربزه بخرم و من نیز سه تا خربزه خریدم و آوردم جلوی آن حضرت گذاشته و عرض کردم: ای امیرالمومنین! مرا معاف بدار که اینها را ببرم؛ زیرا آن سه تا را که بریدم همگی خراب بودند.
آن حضرت به من فرمود: ای قنبر! بنشین که آنها مامور هستند.
پس نشسته و یکی از آنها را قاچ کردم که شیرین بود. عرض کردم: ای امیرالمومنین! شیرین است.
فرمود: از آن بخور و به ما نیز بده.
پس یک قسمت از آن را من خوردم، یک قسمت را به حضرت علی علیه السلام دادم و قسمت دیگرش را نیز به آن مرد دادم.
امیرالمومنین علیه السلام رو به من کرد و فرمود:
ای قنبر! خداوند تبارک و تعالی ولایت ما را بر اهل آسمان ها و اهل زمین از جن و انس و میوه ها و غیر آنها عرضه داشت؛ پس هرکدام از آنها ولایت ما را قبول کرد، پاکیزه و شیرین و طیب شد و هرکدام از آنها که ولایت ما را قبول نکرد، کرم آلود و بد مزه و متعفن شد.
کتاب خاطرات قنبر
الاختصاص،ص ۲۴۹
بهترین نصحیت کنندهى انسان، خود انسان است؛ چون از خودش انسان گلهمند نمیشود.
هر کسى انسان را نصیحت کند، اگر قدرى لحن او تند باشد، انسان از او گلهمند میشود؛
اما خود انسان، خودش را نصیحت کند؛ دشنام بدهد به خودش، ملامت کند، سرزنش کند خودش را؛ اینها خیلى مؤثر است.
پ.ن:راههای جلوگیری از تسلط شیطان
منبع :شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیهالسلام توسط حضرت آیتالله العظمی خامنهای
حضرت ابوتراب علیه السلام :
در عجبم از مردمی که:
به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند،
و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند.
حسد ایمان واعتقاد
را ذوب میکند..
پ.ن: ودر حدیثی دیگه دیدم
انسان را برده شیطان میکند..
چیزی که بزرگ تر از گناه کردن
عجب است.عجب
پ.ن: رسول خدا (ص)
بد اخلاقی عمل را تباه میکند
همان طور که سرکه عسل
را فاسد میکند..
پ.ن: امام صادق
تاثیر گناه در گناهکار بیشتر سرعت
تاثیر کارد در گوشت است.. !
پ.ن امام صادق (ع)