آغاز پیدایش فتنه ها پیروى از هوا و هوسها و بدعتهایى است که با کتاب خدا
مخالفت دارد و گروهى (چشم و گوش بسته یا هواپرست آگاه) به پیروى آنان
برمى خیزند و برخلاف دین خدا از آنها حمایت مى کنند. اگر باطل از آمیختن با
حق جدا مى گردید بر کسانى که طالب حقّند پوشیده نمى ماند. و اگر حق از
آمیزه باطل پاک و خالص مى شد زبان دشمنان و معاندان از آن قطع مى گشت. ولى
بخشى از این گرفته مى شود و بخشى از آن و این دو را به هم مى آمیزند و
اینجا است که شیطان بر دوستان و پیروان خود مسلّط مى شود. و «تنها کسانى که
مشمول رحمت خدا بودند» از آن نجات مى یابند.
تفسیر..
امام(علیه السلام) در آغاز این خطبه به سرچشمه پیدایش فتنه ها در جوامع اسلامى مى پردازد که هم، زمان بعد از رحلت رسول الله را شامل مى شود و هم ماجراهایى همچون واقعه جمل و صفّین و نهروان را، و دقیقاً دست روى سرچشمه و نکته اصلى مى گذارد، مى فرماید: «آغاز پیدایش فتنه ها پیروى از هوى ها و هوسها و بدعتهایى است که با کتاب خدا مخالفت دارد»; (إِنَّمَا بَدْءُ وُقُوعِ الْفِتَنِ أَهْوَاءٌ تُتَّبَعُ وَ أَحْکَامٌ تُبْتَدَعُ(1)، یُخَالَفُ فِیهَا کِتابُ اللهِ)، آرى ریشه اصلى فتنه ها دو چیز است: پیروى از هواى نفس و احکام دروغین خودساخته که مخالف کتاب خداست و بى شک اگر احکام قرآن در میان مردم حاکم باشد و اصالت قوانین اسلام حفظ شود و بدعتهاى ناروا در دین خدا نگذارند و همچنین در اجراى قوانین ناب الهى هوى و هوس را حاکم نکنند فتنه اى پیدا نخواهد شد; چرا که این قوانین مجرى عدالت و حافظ حقوق همه مردم و بیانگر وظائف است، فتنه آن زمان شروع مى شود که فزون طلبى ها آشکار گردد و قوانین الهى در مسیر مطامع شخصى تحریف شود. حق و عدالت زیر پا بماند و افراد و گروهها وظائف الهى خود را فراموش کنند و به بدعتها روى آورند.
به عنوان مثال مى توان به فتنه «بنى امیّه» که در اسلام از بزرگترین فتنه ها محسوب مى شود اشاره کرد. آنها براى رسیدن به حکومت خود کامه خویش بر مرکب هوى و هوس سوار شدند و تا آنجا که توانستند در احکام اسلام تفسیر و توجیه نادرست روا داشتند و آنها را به سود منافع شخصى خود توجیه نمودند و هر جا امکان نداشت دست به بدعت جدیدى زدند.
سپس مى افزاید: «و گروهى چشم و گوش بسته و نادان، یا هواپرست آگاه به پیروى آنان برمى خیزند و از هوى ها و هوسها و بدعتهاى آنان برخلاف دین خدا حمایت مى کنند». (وَیَتَوَلَّى(3) عَلَیْهَا رِجَالٌ رِجَالا عَلَى غَیْرِ دِینِ اللهِ)، در جمله بعد اشاره به ابزار این کار شده. ابزارى که در تمام طول تاریخ از سوى همه هواپرستان و جنایتکاران مورد استفاده قرار گرفته و به صورت یک سنّت همیشگى درآمده است و آن این که آنها همیشه براى رسیدن به مقاصد خود حق و باطل را به هم مى آمیزند و حق را سپرى براى حمایت از باطل و یا پوسته شیرین و جالبى براى پنهان کردن زهر باطل قرار مى دهند، مى فرماید: «اگر باطل از آمیختن با حق جدا مى گردید بر کسانى که طالب حقّند پوشیده نمى ماند، و اگر حق از آمیزه باطل پاک و خالص مى شد زبان دشمنان و معاندان از آن قطع مى گردید». (فَلَوْ أَنَّ الْبَاطِلَ خَلَصَ مِنْ مِزَاجِ الْحَقِّ لَمْ یَخْفَ عَلَى الْمُرْتَادِینَ(4)، وَ لَو أَنَّ الْحَقَّ خَلَصَ مِنْ لَبْسِ الْبَاطِلِ انْقَطَعَتْ عَنْهُ أَلْسُنُ الْمُعَانِدِینَ);
چه تعبیر جالب و گویایى، باطل اگر در شکل اصلیش نمایان شود خریدارى ندارد و حق اگر به صورت خالص عرضه شود زبان بهانه جویان را قطع مى کند; لذا بدیهى است نه حق خالص مشکل هواپرستان را حل مى کند، چرا که منافع آنها در باطل نهفته است، و نه باطل خالص آنها را به مقصد مى رساند; چرا که مردم از آنها حمایت نخواهند کرد و اینجاست که به سراغ آمیختن حق وباطل مى روند; همان چیزى که تمام سیاستهاى مخرّب دنیا را مى توان در آن خلاصه کرد.
امام(علیه السلام) در این مورد مى فرماید: «ولى بخشى از این گرفته مى شود و بخشى از آن، و این دو را به هم مى آمیزند، و در اینجا است که شیطان بر پیروان و دوستان خود مسلّط مى شود و تنها کسانى که مشمول رحمت خدا بوده اند از آن نجات مى یابند»!
(وَلکِن یُؤْخَذُ مِنْ هذَا ضِغْثٌ(5)، وَ مِنْ هذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ فَهُنَالِکَ یَسْتَوْلِی الشَّیطَانُ عَلَى أَوْلِیَائِهِ، وَ یَنْجُو «الَّذِینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنَ اللهِ الْحُسْنَى»).
این تعبیر به خوبى نشان مى دهد که آمیختن حق و باطل به یکدیگر مانع از شناخت باطل نیست هر چند به دقّت و کنجکاوى یا پرسش از آگاهان نیاز دارد. به همین دلیل امام(علیه السلام) مى فرماید: در گیرودار آمیزش حق و باطل شیطان بر دوستان و پیروانش چیره مى شود و خداجویان حق طلب از خطر گمراهى در این گونه جریانات درامانند.
در واقع آمیزش حق و باطل چراغ سبزى است براى هوى پرستان و بهانه اى است براى پیروان شیطان که وجدان خود را فریب دهند و در برابر دیگران استدلال کنند که ما به این دلیل و آن دلیل (اشاره به قسمتهایى از حق که با باطل آمیخته شده) این راه را برگزیده ایم.
نهج البلاغه خطبه ای 50
وتفسیر آن..
حرف حساب
برای فتنه گران 88
کُن فِی الفِتنَه کابنِ اللَّبونِ لا ظَهرَ فَیَرکَبَ و لا ضَرعَ فیَحلَبَ؛
در فتنه ها همچون شتر دو ساله باش؛ نه پشتی دارد تا سوارش شوند و نه پستانی تا شیرش را دوشند
حسین تو را برای
خود انتخاب کرد..
شهید علی تمیمی
زائر اربعین حسینی در راه نجف