در راه مانده...

در راه مانده...
به زودی آدرس وبلاگ تبدیل می شود به
ebnolsabil.ir

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات
  • ۱۲ مهر ۹۳، ۱۲:۱۶ - سید مرتضی
    ---

۸۹ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است


از وقتی که تو شدی خط قرمز من

تحریم ها  به وجود امد..! 

پ.ن:

همه چیز را خرج کردم

برای با تو بودن..

یعقوب کربلا
۱۶ تیر ۹۲ ، ۱۰:۱۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۶ نظر


 

قنبر غلام حضرت علی علیه السلام می گوید: نزد امیرالمومنین علیه السلام بودم که مردی وارد شد و گفت :

ای امیرالمومنین! میل به خربزه دارم.

حضرت علی علیه السلام به من فرمودند که خربزه ای بخرم؛ در همی به من دادند و من سه عدد خربزه خریدم.وقتی یکی از آنها را بریدم، دیدم تلخ است؛ عرض کردم : ای امیرالمومنین! تلخ است.

فرمود : آن را دور بینداز که از آتش است و به سوی آتش می رود.

خربزه دوم را بریدم که ترش بود. عرض کردم: ای امیرالمومنین! ترش است.

فرمود: آن را دور بینداز که از آتش است و به سوی آتش می رود.

خربزه سوم را نیز بریدم که کرم آلود بود. عرض کردم: ای امیرالمومنین! کرم زده است.

فرمود : آن را نیز دور بینداز که از آتش است و به سوی آتش بر می گردد.

باز درهمی به من داد تا خربزه بخرم و من نیز سه تا خربزه خریدم و آوردم جلوی آن حضرت گذاشته و عرض کردم: ای امیرالمومنین! مرا معاف بدار که اینها را ببرم؛ زیرا آن سه تا را که بریدم همگی خراب بودند.

آن حضرت به من فرمود: ای قنبر! بنشین که آنها مامور هستند.

پس نشسته و یکی از آنها را قاچ کردم که شیرین بود. عرض کردم: ای امیرالمومنین! شیرین است.

فرمود: از آن بخور و به ما نیز بده.

پس یک قسمت از آن را من خوردم، یک قسمت را به حضرت علی علیه السلام دادم و قسمت دیگرش را نیز به آن مرد دادم.

امیرالمومنین علیه السلام رو به من کرد و فرمود:

ای قنبر! خداوند تبارک و تعالی ولایت ما را بر اهل آسمان ها و اهل زمین از جن و انس و میوه ها و غیر آنها عرضه داشت؛ پس هرکدام از آنها ولایت ما را قبول کرد، پاکیزه و شیرین و طیب شد و هرکدام از آنها که ولایت ما را قبول نکرد، کرم آلود و بد مزه و متعفن شد.

کتاب خاطرات قنبر
الاختصاص،ص ۲۴۹

یعقوب کربلا
۱۶ تیر ۹۲ ، ۱۰:۰۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر


راز  رمضان چیست؟

پ.ن:

جواب از شما..

یعقوب کربلا
۱۵ تیر ۹۲ ، ۰۷:۵۲ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۰ نظر


 بهترین نصحیت کننده‌ى انسان، خود انسان است؛ چون از خودش انسان گله‌مند نمیشود.

هر کسى انسان را نصیحت کند، اگر قدرى لحن او تند باشد، انسان از او گله‌مند میشود؛

اما خود انسان، خودش را نصیحت کند؛ دشنام بدهد به خودش، ملامت کند، سرزنش کند خودش را؛ اینها خیلى مؤثر است.

پ.ن:راه‌های جلوگیری از تسلط شیطان

منبع :شرح حدیثی از حضرت امام جعفرصادق علیه‌السلام توسط حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای

یعقوب کربلا
۱۵ تیر ۹۲ ، ۰۶:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۴ نظر

دلت را با محبت علی
از مرکب هوس پیاده کن!


 

یعقوب کربلا
۱۴ تیر ۹۲ ، ۱۷:۵۰ موافقین ۸ مخالفین ۰ ۸ نظر

آسمان ابری زندگی مرا هیچ امیدی به باریدن نیست

ابرها هستند ، اما نه برای باریدن!

نازل شده اند تا نعمت تابش تو را از من بگیرند

هرتکه ابر پوششی ست بریک گناه من

ولی هرچقدر این پوشیدن و پنهان کردن بیشتر می شود ، تابش تو کمتر...

من رسوایی را می خواهم تا تو را داشته باشم!

پ.ن:

برای تو.!

یعقوب کربلا
۱۴ تیر ۹۲ ، ۱۶:۴۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۷ نظر


آسمان هم تشنه شده بود

خون اصغرآسمان را سیر کرد..

 

یعقوب کربلا
۱۳ تیر ۹۲ ، ۱۹:۱۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۴ نظر

گناه هایم دانه دانه جمع شدند

و زنجیر محکمی

 بر دور گردنم افتاد

 

یعقوب کربلا
۱۳ تیر ۹۲ ، ۱۱:۰۰ موافقین ۶ مخالفین ۰ ۸ نظر


دل ما یه نقطه سفیدی هست

که با هر گناه لکه سیاهی بر ان میزنیم..

 

 

یعقوب کربلا
۱۳ تیر ۹۲ ، ۰۶:۰۰ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۱ نظر

بغض تو

اخر سکوتم را شکست..

یعقوب کربلا
۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۷:۰۸ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱ نظر


همیشه فکر میکنم تو هم در وبلاگ

هستی.میای سر میزینی و میبینی

بهم میگفتن برای کی مینویسی

بازدید نداری

گفتنم همیشه فکر میکنم یکی منتظر

منه..

که به روز کنم.. 

خندید.بهم..

و قطع کرد..!

یعقوب کربلا
۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۳:۵۲ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۳ نظر

حاضری ازمایش دو پینگ بدهی

یا نه.!؟

 عاشق هستی یا نه..!؟


 

یعقوب کربلا
۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۳:۴۶ موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲ نظر

بی تفاتی

بدترین دردی بود

که از تو دیدم..!

 


 

یعقوب کربلا
۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۳:۲۵ موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰ نظر

خدا رو چه ارزان می فروشند

اسیر خدا شده اند

یا اسیر شهوت ها...

یعقوب کربلا
۱۲ تیر ۹۲ ، ۱۳:۰۱ موافقین ۲ مخالفین ۱ ۱ نظر

ای کاش اطلا

شام وجود نداشت...

 

از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:« بزرگترین مصیبت شما در سفر کربلا در کجا بود؟»
در پاسخ سه بار فرمود:« شام، شام، شام.»
و نیز فرمود:« ای کاش هرگز نگاهم به دمشق نمی‌افتاد.»

امام سجاد علیه السلام در روایتی فرمود:« در شام هفت مصیبت بر ما وارد شد که از آغاز اسارت تا آخر نظیرشان را ندیدیم:

۱- سربازان یزید ما را با شمشیرهای برهنه و نیزه ها احاطه کرده بودند و به ما سرنیزه می‌زدند.
۲- سرهای شهدا را در میان زن‌ها گذاشتند. سر پدرم و عمویم، عباس، را در برابر چشم‌ عمه‌هایم، زینب و ام کلثوم، قرار دادند و سر برادرم، علی اکبر، و پسر عمویم، قاسم، را در برابر چشم سکینه و فاطمه. سربازان با سرها بازی می کردند؛ گاهی سرها به زمین می افتاد و زیر سم شتران می رفت.

۳- زنان شامی از بالای بام‌ها آب و آتش به سوی ما می‌ریختند. یک بار آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. آتش عمامه و سرم را سوزاند.
۴- از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب در کوچه و بازار، ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم گردش دادند و گفتند:« ای مردم، اینها را بکشید که در اسلام هیچ احترامی ندارند.»
۵- ما را به ریسمانی بستند و از مقابل خانه های یهود و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند:«اینها همان هایی هستند که پدرشان پدران شما را (در جنگ های خیبر و. . . .) کشته و خانه های آنها را ویران کرده‌اند. امروز انتقام آنها را از اینها بگیرید. آنها هم هر چه خواستند خاک و سنگ و چوب به سوی ما پرت کردند، و پیرزنی یهودی به سر امام حسین علیه السلام سنگ زد.
۶- ما را به بازار برده‌فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی تقدیر خداوند چیز دیگری بود.

۷- ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت. روزها از گرما و شب‌ها از سرما در امان نبودیم و همواره از تشنگی و گرسنگی و ترس از مرگ در اضطراب به سر می‌بردیم.

منابع:
عنوان الکلام فشارکی، ص۱۱۸, ریاض الاحزان، ص۱۰۸, تذکرةالشهداء، ص۴۱۲

یعقوب کربلا
۱۲ تیر ۹۲ ، ۰۶:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۳ نظر

خدا هم برای بندهاش تبصره میگذارد

پ.ن:گناه هایم را نادیده گرفت..

 


 

یعقوب کربلا
۰۹ تیر ۹۲ ، ۰۵:۰۰ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱ نظر

خیلی وقت هست

گوش هایم صدای نقاره را نشنیده ..

پ.ن: گوش هایم تحریم شده است..

 

 

یعقوب کربلا
۰۹ تیر ۹۲ ، ۰۴:۴۳ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

اگر شب قدر شبی باشد که تقدیر

عالم در آن تعین میگردد..

همه شبهای جبهه شب قدر است..

پ.ن:شهید اوینی

یعقوب کربلا
۰۸ تیر ۹۲ ، ۲۰:۵۶ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲ نظر

داغی که هر روز داغ تر میشود..

 

کربلا

 


 

یعقوب کربلا
۰۸ تیر ۹۲ ، ۲۰:۱۶ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۵ نظر


 بهتر از عسل کامی  برای  انها پیدا نمیشد

شهادت..

یعقوب کربلا
۰۸ تیر ۹۲ ، ۰۹:۴۱ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

دلم برای تو که نه.. ولی برای روزهای باهم بودن تنگ شده...

برای تو که نه.. ولی برای مواظب خودت باش شنیدن تنگ شده..

برای تو که نه.. ولی برای دلی که نگرانم میشد تنگ شده..

راستش.

برای اینها که نه..

دلم برای خودت تنگ شده..!

پ.ن:

بر گرفته از وبلاگ ذیگر


 

یعقوب کربلا
۰۸ تیر ۹۲ ، ۰۹:۳۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر


مردی از گوشه‌ی مسجد برخاست ، پرسید: یا علی ، به من بگو واجب کدام است ؟ واجب تر کدام است ؟ نزدیک کدام است ؟ نزدیک تر کدام است ؟ عجیب کدام است ؟ عجیب تر کدام است ؟ مشکل کدام است ؟ مشکل تر کدام است ؟

امیرالمومنین (ع) در پاسخ فرمود:
واجب، ترک گناه است و واجب‌ تر از آن توبه‌ی از گناه است.
نزدیک، قیامت است و نزدیک تر از آن مرگ است.
عجیب، بی‌وفایی دنیاست و عجیب تر از آن دل بستن به این دنیای بی‌وفاست.
مشکل، سرازیر قبر شدن است و مشکل تر از آن با دست خالی سرازیر قبر شدن است.

یعقوب کربلا
۰۸ تیر ۹۲ ، ۰۹:۲۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

حضرت ابوتراب علیه السلام :

در عجبم از مردمی که:

به دنبال دنیایی هستند که روز به روز از آن دورتر میشوند،

و غافلند از آخرتی که روز به روز به آن نزدیکتر میشوند.

یعقوب کربلا
۰۸ تیر ۹۲ ، ۰۰:۲۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

خدا رو شکر سر بریده زودتر از کربلا بردند

 اگه سر می ماند کریلا حتما اتش سوزی را می دید..

یعقوب کربلا
۰۷ تیر ۹۲ ، ۲۰:۳۵ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر

یه مهم را پیدا میکنیم

یه مهم را فراموش میکنیم..!

 

یعقوب کربلا
۰۵ تیر ۹۲ ، ۲۱:۴۹ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر


جهنم هم زیر سایه خداست..

 پ.ن جهنم هم خدا به بنده هاش سر میزند

داتنگ بدها هم میشود.!

 

یعقوب کربلا
۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۵:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳ نظر

یاد خدا رو موقعه ای فراموش میکنیم

که دل مشغول عشق دیگر است

یعقوب کربلا
۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۳:۰۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲ نظر


درد دل با چاه

بهترین درد دل.. 

 پ.ن جز تو ای چاه کسی  امین من نشد ..! 

 

 

یعقوب کربلا
۰۴ تیر ۹۲ ، ۲۳:۳۴ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

اقا من امدم...

باز خودم قاطی خوبها کردم

میدانم..

من اقا بدم

بنده گناهکار تو هستم..

بد هستم وگناهکار هستم .روسیاه هستم

ولی اقا دوستت دارم..

اقا برا شما خوب نیس .که بزاری با دست خالی

از اینجا برم..  شما بزرگواری...

 پ.ن

درد دل با امام زمان در مسجد جمکران.

یک شنبه شب

 

 

یعقوب کربلا
۰۴ تیر ۹۲ ، ۲۳:۳۱ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر