با باری از دلتنگی ها و غصه ها
با اجازه نامه ای که بوی پنجره فولاد می داد
قید همه را زدم و
امروز پای پیاده راهی حرم ارباب شدم
پ.ن:
انشالله روزی راهی حرم بی بی زینب (س) بشیم
هـــوالجمیل
لطیفه :
نوشته اند یوسف روزی در آیینه نظر کرد جمال ظاهر خود را بر کمال دید،پیش خود گفت اگر من غلامی بودم بهای من آنقدر زیاد بود! که کسی توانایی خرید من نداشتی!
خداوند از وی نگذشت تا کیفر آن خود بینی را بچشد! این بود که او را غلامی ساختند و به بیست درم فروختند!
عارفان گویند :
جمال دو نوع است جمال ظاهر و جمال باطن ، جمال ظاهر آرایش خَلق است و صورت زیبا،جمال باطن آرایش خُلق است و سیرت نیکو
خداوند به برادران جمال ظاهر یوسف را نمود،بیش از آن ندیدند لاجرم حسد بردند و به بهای اندک فروختند!
خداوند شمّه ای از جمال باطن به عزیز مصر نمود که به زن خود گفت: او را گرامی دار!
پس عالمان بدانند که قدر و منزلت نزد خداوند در جمال باطن است نه در جمال ظاهر
پیغمبر (ص) فرمودند:
خداوند به صورتهای شما و دارائی شما نظر نمی کند بلکه به دل های شما و سیرت شما نظر می کند
]کشف الاسرار؛ تفسیر ادبی عرفانی قرآن مجید،خواجه عبدالله انصاری[
سوره یوسف آیه 20
ما چله نشین شب یلدای حسینیم/
ماتم زدگان غم عظمای حسینیم
ما غرق عزای پسر فاطمه هستیم/
ما تا بسحر محو تماشای حسینیم
.
.
.
یلدایتان حسینی باد.
هــوالـسیــد
بازار غریبی است بازار کربلا،
که خریداران خریده می شوند...
در کربلا آن گاه که هر آن چه بودت دادی،
خریده شده ای...
در کربلا،نه به آن چه داده ای،
به آنچه نداده ای می نگرند...
«علی اکبر بقایی»
هــوالـنــــور
وَلَقَدْ هَمَّتْ بِهِ وَهَمَّ بِهَا لَوْلا أَن رَّأَى بُرْهَانَ رَبِّهِ (یوسف/24)
چون خدا را با بنده عنایت بود،پیروزی بنده را چه نهایت بود،چون خداوند بنده را در حمایت خود دارد دشمن بر وی کی ظفر یابد؟
پیروز بنده ای که خداوند پیوسته به دل او نظر دارد و او را هرگز فرا مخالفت نگذارد.
مصطفی (ص) گفت:
خداوند فرموده چون بدانم که غالب اشتغالِ بنده من به من است خواهش (شهوت) او را در سوال از من و مناجات با من قرار می دهم،وچون بخواهد از یاد من غافل شود،میان او با خودم حائل می شوم که بی بهره نشود!
امام جعفر صادق(ع) فرمود:
برهانِ حق جمالِ نبوت و نورِ علم و حکمت بود که خداوند در دل یوسف نهاد و فرمود : آتَیْنَاهُ حُکْمًا وَعِلْمًا تا به نور ضیاء آن ، راه راست و حق بدید و از نا پسند بازگشت و به پسند حق رسید، یعنی نه خود رسید که رسانیدند! نه خود دید که نمودند
*خواجه عبدالله انصاری*